پایان روزهای 23 ماهگیت
عزیز دلم سلام
روز به روز داری شیطون تر میشی همش در حال ورجه وورجه کردن و پریدن و دویدن و کوبیدن و خلاصه کلی شیطنتهای دیگه هستی و من از این بابت خوشحالم که یه فرزند سالم و سرحال دارم خودم یه موقع به شیطونیات بیشتر جو میدم و با هم دیگه میدویم و میپریم و میخندیم وجیغ میکشیموقتی بابا از سر کار میاد بدو بدو میری در و باز میکنی میری جلوش و میگی سلام مامان قربون اون سلام کردنت بشه که اینقده کلمه ها رو بامزه ادا میکنی .
وقتی احساساتی میشی محکم دستهات و میندازی دور گردنم و فشار میدی اون موقع است که
دیگه من از تو بیشتر احساساتی میشم و محکم میگیرم ماچت میکنم . و اماکم کم داره ٢٣
ماهگیت تموم میشه مامان جان و شما دوساله میشی خیلی خوشحالم که دارم روزهای قشنگ بزرگ شدن و قد کشیدنتو میبینم
آی بازی بازی بازی چه کیفی داره بازی
عزیزم از خدا میخوام که به اندازه بچه های دنیا بهم حوصله بازی کردن با تو رو بده
از خدا میخوام که هر وقت دوست داشتی با هم بازی کنیم هیچ کاری نداشته باشم
از خدا میخوام که بتونم بهترین مادر دنیا برات باشم
الهی که همه دعاهام مستجاب بشه